
عکس های خودم در بازی Grannys House پارت ۳

خب سلام چطورید خیلی خوش اومدین به این پست جدیدم !🥰🐇 قراره کلی عکس از خودم و دوستام و چیزای دیگه از بازی بذارم .😄🧋حرفی ندارم فقط لایک و کامنت یادت نره!💙✅ بریم سراغ اصل مطلب 🧋👇🏻.
امیر مُرد من رو تو این وضعیت تنها گذاشت 😐❌

بزنمت صدا سگ بدی ؟ 😄🥊

با دوسته گلم فاطمه عکس گرفتم 💚💜

( اگه براتون سواله اینجا کجاست ... اینجا آزمایشگاهه که ماریا تمیزش میکنه و دقیقا همین جا جِروم شروع میکنه به ساختن یه پسر مو نارنجی )
دوباره من و فاطمه گُلی ⚜🐇

جِروم جان عزیزم آخه اینا چین که تو ساختی 🤦🏻♀️ اون یکی که دستش رو بالا برده انگار میخواد تشنج کنه .🥲

عکس با دوستای عزیزم 🥰💛 بیچاره فاطمه ... دلم سوخت آخه گفت چرا کسی لباساش مثل من نیس 😢.

بازم عکس با ایرانیای عزیز 🥰⚜

اینجا بخاطر حرف فاطمه رفتم لباسم رو مثل اون کردم 🤩💙 اون یکی که گربش رو بالا برده ایرانی نیس .

ماریا بنده خدا رو به فنا دادم 🤦🏻♀️🖤 خدا بیامرزتت تو رمانم خیلی شخصیتت خوب بود 😂

هیچی دیگه با جسدش هم عکس گرفتم 🤦🏻♀️😂

از روی یه درخت بالا رفتم ... بنگرید به منظره 🏃🏻♀️👇🏻



بله دیگه 😂🤦🏻♀️💚

ماریا هم عین امیر بیشعوره 😐 صد بار گفتم تو عکس اینور و اونور رو نگاه نکنید چقدر...🥲
وسط بازی سرویس نیاز شدم 😂🤦🏻♀️

بعد از در اومدن از سرویس بهداشتی و نگاه کردن خودم در آیینه :

حیاااااححح نه ببخشید حایاااااح😂😆

کیه کیه در میزنه در رو با لگد میزنه؟ 😂✅

از ماریا به درگاه خداوند پناه میبرم...

ههههههههه جاروش افتاد 😂😂😂

وقتی که ظرف مورد علاقه مامانت رو میشکنی *
واکنش مامانت اون لحظه :

بیتربیت 🥲 برو با جِروم بخواب اصلا 😂❌

برای شادی روحم صلوات 💫

من و نیکا جون عزیز 🥰💜

دارم دنبال جِروم تو دریچه ها میگردم 😂😂😂😂

من در هوا با چشمای باز دارم چرت میزنم مزاحم نشید 😂🤦🏻♀️

خبببببب بچه ها امیدوارم که خوشتون اومده باشه و لذت برده باشید ، برای دیدن بیشتر این عکسا ، روی برچسب که نوشته 🎮GAME کلیک کنید 👇🏻. لایک و کامنت و دنبال کردن من فراموش نشه تا یه پست دیگه بابای 🥰💜